مدیر عامل یک استارت آپ بودن به هیچ عنوان کار ساده ای نیست، مخصوصا اگر اغلب خارج از دفتر خود مشغول صحبت با سرمایه گذارها هستید و زمانی که برای ارتباط با تیم خود دارید بسیار محدود است. این مسئله زمانی پیچیده تر می شود که شما مشغول مدیریت چند تیم که در شهرهای مختلف قرار دارند هستید.

آیا واقعا زمانی که همه در یک مکان و کنار هم قرار ندارند می توان کار کرد؟ چگونه با تیمی که در مکان های مختلف قرار دارد و تعامل چندانی با هم ندارند می توانید کار کنید؟

قطعا کلید این کار این است که شما یک تیم قوی بسازید که بسیار بهره ور و اثرگذار هستند حتی اگر رئیسشان در مکان شرکت حضور ندارد. یک تیم استارت آپ مانند یک تیم بسکتبال است، اگر همه با هم بازی نکنند، از پیروز شدن هم خبری نیست…. به عنوان یک مدیر این وظیفه شماست که تشخیص دهید هرکدام از اعضای تیمتان چه نقشی در شرکتتان ایفا می کنند و هر فرد جزیی از کل به حساب می آید. اگر می خواهید کسب و کاری موثر و موفق داشته باشید تیمتان باید هماهنگ باشند.

اما چگونه می توان یک تیم هماهنگ داشت؟ با ما همراه باشید تا تکنیک های ساختن یک تیم هماهنگ و موثر را مرور کنیم.

اعتماد و احترام بسازید.

محیط تیمی خود را بر اساس اعتماد و احترام پرورش دهید، چرا که بدون آن تنها موفقیت های محدودی حاصل می شود. یک استارت آپ مثل یک کشتی ای است که در دریایی از ناشناخته ها و عدم قطعیت ها شناور است. کاپیتان این کشتی باید اطمینان اعضای تیمش را داشته باشد، زیرا افراد از اطمینان و یکپارچگی تبعیت میکنند و نه اشخاص. عدم قطعیت ها با اعتماد می تواند متعادل شود که به تیم این فرصت را می دهد که باهم و به دور از اینکه قطعیت چه چیزی به همراه خود می آورد کار کنند. به همین ترتیب، اگر شما در محیط دفتر خود نیستید، باید از همکاری اعضای تیمتان در محیطی با ارتباطات دوستانه مطمئن باشید. هرچه این اعتماد بیشتر باشد، تیم نیز به خوبی و بدون نیاز به حضور کاپیتان بر روی عرشه تمام امور را به پیش میبرند.

به حرف هایتان عمل کنید.

اگر خواستار تیمی با بهره وری و کیفیت بالا هستید، باید همانند حرف هایتان باشید و به آنها عمل کنید. هر آنچه بدهید همان را باز پس خواهید گرفت. اگر وعده انجام کاری را داده اید، مطمئن باشید که آن را حتما انجام خواهید داد. زمانی که اعضای تیم ببینند که شما شخصی قابل اعتماد هستید، از نحوه رفتار و برخورد شما تقلید خواهند کرد.

برای تک تک اعضای تیمتان جلسه تشکیل دهید.

اگر می خواهید کار گروهی را در بین اعضای تیمتان تقویت کنید، به آنها کمک کنید تا یکدیگر را بهتر بشناسند. حداقل یک بار در سال جلسات حضوری برای کلیه کارمندان (همه تیم ها) ترتیب دهید، هرچه تعداد این جلسات بیشتر باشد، نتیجه بهتری خواهید گرفت. مکالمات غیر رسمی، افراد را به هم نزدیک می کند و و روابط انسانی را گرم تر می سازد. یک راه این است که از اعضای تیمتان بخواهید در یک بازی مثل فوتبال یا بسکتبال شرکت کنند. اگر آنها می خواهند برنده شوند باید بر روی همکاری کردن با یکدیگر متمرکز شوند. همین قانون برای کار گروهی نیز صادق است و در حین کار گروهی و ورزش های گروهی، کاراکترهای منحصربه فرد و استعدادهای ذاتی نمایان خواهند شد. آنها باید آنقدر سریع تصمیم گیری کنند که انگار هیچ فرصتی برای آماده کردن عکس و العمل از خود ندارند. این شرایطی است که شخصیت های واقعی دیده می شوند و رابطه های واقعی ساخته میشوند.

از تداخل و درگیری ها بهره ببرید.

هیچ تیمی از سوء برداشت های گاه و بی گاه به دور نیست. در جایی و به نوعی تداخل خودش را نشان می دهد. هنگامی که درگیری بین کارمندان در شروع کار از کنترل خارج می شود، مدیر عامل باید با آن روبرو شود. شرایط را با اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد، پیچیده نکنید. به طرفین با دقت گوش دهید و سپس با تیم دیگر که شاهد این درگیری بوده است صحبت کنید. راه حل های طوفان مغزی مطلوب برای هر دو طرف حتی ممکن است منجر به ایده هایی شود که هرگز بدون درگیری به ذهن خطور نمی کند. این بدان معنا نیست که درگیری ها الزاما خوب هستند، بلکه فقط به این معنی است که باعث می شود افراد به دو دیدگاه موضوع فکر کنند. دیدگاه های بیشتر به معنای احتمالات و در نتیجه موقعیت های بیشتر است.

تلاش تیمی را استخدام کنید!

اگر می خواهید فرد جدیدی را به سازمان خود اضافه کنید، این موضوع را با تیم خود به اشتراک بگذارید. احاطه دهید اعضای تیم با کاندیدها صحبت کنند، زیرا آنها قرار است با هم کار کنند و این مسئله بسیار مهم است که آن شخص با تیم جور دربیاید. البته که تجربه و تخصص های کافی امری بسیار مهم است، اما مهمترین توانمندی برای استخدام در دراز مدت شخصیت و مهارت های اجتماعی است که با تیم شما همخوانی داشته باشد. با احترام به اعتماد و احترامی که در بالا از آن سخن گفتیم، شخصیت و مهارت های اجتماعی به مانند چسب هستند. آنها به افراد اجازه مکالمه می دهند. افراد مختلف را به هم وصل می کند در حالیکه تخصص تنها به ما این اطمینان را می دهد که وظایف به خوبی تکمیل می شوند.

منبع: www.forbes.com